میان این همه مفاهیم پیچیده ریاضی تنها حکایت اعداد فرد را خوب آموخته بود،” فرد ” آن یک نفر است که وقتی زوج ها با هم میروند، او باید یک تنه جور تنهایی اش را بکشد؛ کجایی رفیق
مطلب نیو – یکی از سختترین چالشهای دوستی اینه که نمیدونید وقتی دوستتون غمگینه چطور باهاش صحبت کنید. هرقدر هم به این فرد نزدیک باشید، ممکنه در چنین موقعیتهایی ندونید باید چطور برخورد کنید. وقتی میبینید یکی از دوستان عزیزتان غصه میخوره، خیلی طبیعیه که بخواهید هرکاری از دستتون برمیآید، انجام بدید تا احساس بهتری داشته.
اگر درگیر ماجرایی باشد که شما تجربهای در اون ندارید، احتمالا دربارهی اینکه بهترین راه برای کمککردن بهش چیه، مردد بشید. شاید اخیرا کسی رو که دوستش داشته، از دست داده باشه یا یکی از اعضای خانوادهاش بیمار شده باشه. در این مواقع، سخته واژههایی پیدا کنید که تسلای خاطرش بشه. گاهی هم خوشحالکردنش مشکل میشه. ولی یه رفیق تو چنین مواقعی همه سعی ش رو برای خوشحال کردنتون انجام میده اگر غیر این باشه بیمعرفتیه…
دراز میکشم
خیره میشوم به سقف
اشکهایم میچکند
سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی …
خیلی بده احساس کنی مثل شمعی !
فقط وقتی برق رفت می آیند سراغت
و بعد با یک فوت خاموشت میکنند
تو این چند سال عمرم …
یه چیزیو خوب فهمیدم…گذر زمان همه چیو حل نمیکنه…
ماس مالی میکنه…
دیگه آدم بودن از مد افتاده…
اگه میخوای امروزی باشی …باید “گرگ” باشی …
دیگر نه باز با باز است …
نه کبوتر با کبوتر…
این روزا زاغ هم برای مرغ عشق “لاف” عاشقی می زند
مشکل از تو نبود
از من بود
با کسی حرف میزدم
که سمعک هایش را
پیش دیگری جا گذاشته بود
خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان
باید از جان گذرد هر که شود عاشقشان
روز اول که سرشتند به گل پیکرشان
سنگی اندر گلشان بود همان شد دلشان
تو ای سمبل معرفت!کجایی ؟سلام
این هم رسم توست،دوستی بی کلام
ندیدم کسی ،هیچ مانند تو
یک روز خوب ،یک روز بد…بی مرام
حضورت در کنار من معجزه نبود
نبودنت هم فاجعه نیست
فردا روزِ دیگری برای من خواهد بود
بیشتر از این برایت اشک نخواهم ریخت . . .
چقدر زمونه بی وفاست
نمی دونم خدا کجاست
یکی بیاد بهم بگه کجای کارم اشتباست ؟
گاهی می خوام داد بکشم اما صدام در نمیاد
بگم آخه خدا چرا دنیا به آخر نمیاد ؟