ستاره سادات قطبی مجری مشهور تلویزیون و همسر شهرام شکیبا میباشد با بیوگرافی ستاره قطبی همراه ما باشید
بیوگرافی ستاره سادات قطبی
ستاره سادات قطبی متولد سال ۱۳۶۵ در نجف آباد اصفهان میباشد. او یکی از مجریان مشهور تلویزیون و فارغ التحصیل رشته خبرنگاری می باشد
ستاره سادات قطبی در ورزش کیک بوکسینگ نیز فعالیت داشته و از قاریان و حافظان قرآن است.
ازدواج ستاره سادات قطبی
ستاره سادات قطبی پیش از ازدواج با شهرام شکیبا یک ازدواج موفق داشته که پسرش امیرعلی از همسر اولش می باشد که وارد زندگی می کند.
ستاره سادات قطبی در سال ۱۳۹۳ زمانی که ۲۸ ساله بود با شهرام شکیبا مجری مشهور تلویزیون ازدواج کرد
اختلاف سنی ۱۴ ساله و همسرش مانع عشق و علاقه بین این دو نفر نشده و ثمره زندگی آنها پسرش به نام صدرا میباشد
ستاره سادات قطبی و شهرام شکیبا منتظر فرزند دوم شان هستند
ستاره سادات قطبی درباره ازدواج با شهرام شکیبا می گوید:
علاقه زیادی به همسرم دارم و با هم خوشبخت هستیم.اولین باری که او را دیدم از او بدم می آمد
اما هنگامی که صدایش را شنیدم و با من صحبت کرد به او علاقه پیدا کردم و همین باعث آشنایی ما شد
بیوگرافی شهرام شکیبا
شهرام شکیبا یکی از مجریان مشهور سینما و تلویزیون می باشد که با برنامه قند پهلو در تلویزیون دیده شد
او در بسیاری از برنامههای ادبی و طنز به عنوان داور حضور داشته و با همسرش در یکی از برنامه ها آشنا شده است
همسر اول شهرام شکیبا مهسا ملک مرزبان است که در سال ۱۳۸۵ از او جدا شده و حاصل این ازدواج پسرش علی میباشد.
و بعد از ۸ سال با ستاره سادات قطبی آشنا شده و با او ازدواج کرد
بازیگری ستاره سادات قطبی
ستاره سادات قطبی تجربه بازیگری در سریال نوار زرد را دارد
این سریال به کارگردانی سروش محمدزاده از شبکه دوم سیما پخش شده و اولین تجربه بازیگری خانم قطبی می باشد
اینستاگرام ستاره سادات قطبی
داستان عجیب طلاق ستاره سادات قطبی
ستاره سادات قطبی، مجری و همسر شهرام شکیبا در یک برنامه تلویزیونی از ماجرای طلاق خود از همسر اولش پرده برداشت.وی در قسمتی از این برنامه گفت «طبق توافقی که با همسر سابقم داشتم؛ مهریه ام را بخشیدم و یک آپارتمان هم به نامش کردم تا حضانت پسرمان با من باشد. ولی او من را فریب داد و روز دادگاه حضانت پسرم را به من نداد.»
البته خانم قطبی بعدها توانست حضانت پسرش را به دست بیاورد.
در بخش دیگری از برنامه خانم قطبی گفتند: « به همسر اولم گفتم مهر میخوام نه مهریه … لطفا بهم بگو دوست دارم، باهام حرف بزن … او حتی اسمم رو هم صدا نمیکرد! هیچ عشقی نبود. تو دادگاه فهمیدم سرم چه کلاهی رفته ! هم خونم رو دادم به همسرم و هم پسرم رو».