برخی معتقدند جشن سده به داستان کشف آتش توسط هوشنگ شاه پیشدادی که یکی از پادشاهان اسطورهای ایران بوده مربوط می شود. به این جشن در شاهنامه سروده فردوسی اشاره شده است
آتش افروزی را میتوان از مهمترین آیین جشن سده دانست تا جایی که شکوه و شهرتش را وابسته به آن میدانند. در قدیم چون این روز فرا میرسید، در پایان روز دهم آبان ماه و شب یازدهم، هر یک از مردم به تهیه هیزم مشغول میشدند و سپس آن را آتش میزدند.
زنان زرتشتی آش و سیرو میپزند، مردم آجیل و خوراکی میآورند و با هم خوش و بش میکنند. این مراسم با اجرای موسیقی، پردهخوانی، شاهنامهخوانی و نقالی همراه است. با فرا رسیدن غروب آفتاب این مراسم توسط موبدان زرتشتی با لالهای آتش در دست و در حالی که بخشی از اوستا را زمزمه میکنند اجرا میشود. موبدان از چهار سو، هیزمها را آتش میزنند. وقتی آتش افروخته میشود مردم دور آتش گرد هم میآیند و و مراسم را جشن میگیرند. در نهایت با فرو نشستن آتش مردم از روی آتش میپرند، برخی با اسبهایشان این کار را انجام میدهند. برخی از کشاورزان مقداری خاکستر برای برکت و شگون با خود به همراه میبرند.
ای جوان برخیز تا جشن سده بر پا کنیم
آتش شادی بیفروزیم و خوش غوغا کنیم
سنت و آیین ایران کهن را نو کنیم
اندرین روز خجسته یاد از آبا کنیم
اي آتشِ گرم و روشن و پاک
وی بال گشوده سوی افلاک
نام سَدِه را نهاده بر خويش
عمرت ز هزاره ها بود بيش
بس رازِ كهن به دل نهفتی
از آن به كسی سخن نگفتی
آیينهی مردمان پاكی
پرجذبه و گرم و تابناكی
شهنامه كه پيک راستانست
يادآورِ عهدِ باستانست
آتش جشن سده، آتش مهر وطن است
کاندرین مُلک نخواهد که شب تار بود
در چنین جشن ِطرب، آری خورشید دگر
گر بتابد ز دل خاک ، سزاوار بود
خرمست این سده و شادروان باد که گفت
شب جشن سده را حرمت بسیار بُوَد
به آيين سده شاباش سر كن
كه اين رسم از رسوم باستانى ست
مبارك باد اين جشن كيانزاد
بر آن كو در تنش خون كيانى ست
سده اين جشن فرخ فال فيروز
نمادى از سرور و شادمانى ست
سده يادآور ايران بشْكوه
گرانفر چون درفش كاويانى ست