عباس بن ابی طالب فرزند ام البنین، از حماسه آفرینان تاریخ است. ایشان در واقعه کربلا حماسه ای تاریخی آفریدند که در نه فقط در تاریخ بلکه در قلب ها جاودانه شد
مطلب نیو – حضرت ابوالفضل در چهارمین روز از ماه شعبان در سال 26 قمری در مدنیه متولد شدند. ایشان فرزند حضرت علی (ع) و ام البنین بودند. از ظواهر و زیبایی و قامت ایشان روایت های بسیار شده است. شیعیان برای حضرت ابوالفضل جایگاه بالایی قائل هستند و به علت کرامات و عنایت هایی که خداوند به ایشان هدیه کرده است او را باب الحوائج می نامند، زیرا می توانند حاجات مردم را برآورده و مردم به ایشان متوسل می شوند. ایشان فردی جوانمرد و فروتن بودند.
حضرت ابوالفضل (ع) در واقع کربلا در کنار امام حسین (ع) قرار داشتند. در زمان جنگ و هنگامی که تشنگی بر یاران امام حسین و زنان و کودکان وارد شده بود، حضرت ابوالفضل برای آوردن آب به فرات رفت و زمانی مشک را آب کرد توسط شمر محاصره شد و ایشان حمله کردند. ابتدا دست راست ایشان را زخمی کردند و سپس دست دیگرش که حضرت مشک را بر دهان گرفت تا به خیمه ببرد. در این هنگام نیزه بر سر امام زده شد. روز نهم محرم روز شهادت این امام بزرگوار است. حرم ایشان نزدیک حرم امام حسین(ع) است که مردم برای زیارت به مرقد ایشان می روند و از اون برآورده شده حاجات خود رار می خواهند و همننی ایشان به سقای کربلا نیز معروف است.
جانم فدای نام زیبایت، ابوالفضل قربان زخم چشم بینایت، ابولفضل
گر من به چای القمه بودم، زِ حسرت هر آن بخشکیدم برآن روزت ابولفضل
تاسوعا روز قمر بنی هاشم تسلیت باد
یا ابوالفضل :
آموخته ایم از تو وفاداری را خون تو نوشت معنی یاری را
ای کاش که آب کربلا می آموخت آن روز زچشمت آبرو داری را
در کلاس عاشقی عباس غوغا میکند
در دل هر عاشقی عباس مأوا میکند
هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط عباس امضا میکند
شهادت قمر بنی هاشم (ع) بر عزاداران حسینی تسلیت باد
به یکتایی قسم یکتاست عباس
امیر کشور دلهاست عباس
اگر چه زاده ام البنین است
ولیکن مادرش زهراست عباس
ایام سوگواری تاسوعای حسینی تسلیت باد
یل ام البنین مولی اباالفضل
گل روی زمین مولی اباالفضل
کرم شرمنده ی تو
سخاوت بنده ی تو
تاسوعای حسینی تسلیت باد
بسیار گریست تا کی بی تاب شد آب
خون ریخت ز دیدگان خوناب شد آب
از شدت تشنه کامی ات ای سقّا
آن روز ز شرم روی تو آب شد آب
اى که دلها همه از داغ غمت غمگین است
وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است
نرود یاد لب تشنهات از خاطرهها
هر که را مىنگرم از غم تو غمگین است
نام علمدار سپه آید به گوشم انگار من عمری به او حلقه به گوشم
جانم بلرزد هر می گوید «ابوالفضل» سرّی ست خود بنهاده در اعماق گوشم
ایام سوگواری تسلیت باد
عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی
عباس آوای غزل خوانی مهدی
درک محرم کرده ای دانی چه گویم
عباس یعنی اوج مهمانی مهدی