دهخدا در لغتنامه اش تعریف زیبایی از عشق داده است: عشق مانند شاخه های درختی است که دور عاشق می پیچد و او را خشک می کند
مطلب نیو – عشق تعابیر مختلفی دارد، هر کسی عشق را از دیدگاه خودش می بیند. احساس و دوست داشتن بیش از اندازه،افراط در دست داشتن. داستان های عاشقانه و افسانه ای نشان از این تعریف عشق دارند، دوست داشتنی که داستان ها دیده ایم، لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد و امثال آن که دوست داشتنشان ماورایی ست و شاید دست نیافتنی.
عشق زیباترین و ناب ترین حسی ست که هر کسی میتواند تجربه کند. حسی که قلب رو دگرگون می کند. تو را می خنداند، تو را می گریاند، به تو انگیزه می دهد، تو را به شور می آورد و به تو زندگی می بخشد. عشق چیزی ست که چشم را می بندد برای ندیدن عیب ها و بدی های معشوقه ات، قلبت را بزرگ می کند برای بخشیدنش، و روح ت را جلا می دهد برای از خودگذشتگی ات نسبت به معشوقه ات. عشق چیزی ست که نمیتوان تعریفش کرد یا شناخت فقط باید آنرا حس کرد. به قول سعدی : گر برود جان ما در طلب وصل دوست/ حیف نباشد که دوست دوست تر از جان ماست
مخاطب قلبم ﺁﻏﻮش ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ تو ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ
ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪ ﻭ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ
تــو ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﮐﻼﻣﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﻫﻢ توﯾﯽ
تو نقطه شروع همه اتفاقات خوب زندگی ام هستی و
بهترین هدیه از سوی خداوند
عشقم نسبت به تو حد و مرزی ندارد
دوستت دارم عشق من
روز من رسما آغاز نخواهد شد
تا زمانی که صبح بخیر و دوستت دارم را به تو بگویم
عزیزم صبحت بخیر، دوستت دارم عشقم
لبخند تو به معنای واقعی زیباترین چیزی است که در تمام زندگی ام دیده ام 🙂
دوستت دارم عشق من
هیچ میدانستی زیباترین عاشقانه ای که برایم گفتی
وقتی بود که اسمم را با “میم” به انتها رساندی عشقمممم
راه که میروی، عقب می مانم
نه برای اینکه نخواهم با تو هم قدم باشم
میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم
میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد . . .
تو فقط برای منی
تو را
دوست دارم
در زمانه ای که
عشق را نمی شناسند
دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکمرانی توست
عشق یعنی جسم و جانم مال تو
عشق یعنی پرسش از احوال تو
عشق یعنی از خودم من خسته ام
عشق من، به تو دل بسته ام