مطلب نیو
بعد از وقوع حادثه تروریستی در حرم شاهچراغ فرزاد بادپا به عنوان قهرمان ملی و مردم ایران مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفت او با رشادت خود فرد تروریست وارد شده به شاه چراغ را خلع سلاح کرد
فرزاد بادپا قهرمان شاهچراغ کیست؟
فرزاد بادپا متولد دهه ۶۰ در روستای جوزار نورآباد ممسنی از استان فارس می‌باشد
او به عنوان یکی از نیروهای خدماتی در حرم شاه چراغ مشغول به فعالیت است و در حمله تروریستی مسلحانه به شاه چراغ او شجاعانه مانع از ادامه حرکت فرد تروریست وارد شده به شاه چراغ شد
فرزاد بادپا بعد از شنیدن صدای تیراندازی به سمت تروریست داعشی رفته و او را خلع سلاح می‌کند
قهرمان مردمی در حادثه شاه چراغ
وقوع حادثه شاه چراغ و حمله تروریستی موضوع سرخط خبری بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفت
در این میان فرزاد بادپا به عنوان یک قهرمان مردمی در دفاع از مردم در این حادثه مورد تقدیر قرار گرفت
پیش از این فرزاد بادپا به عنوان نیروی خدماتی در حرم شاه چراغ کار می‌کرد و همچون دیگر کارمندان در روز حادثه مشغول به فعالیت و انجام وظایف خود بود
او بعد از شنیدن صدای تیراندازی خود را به محل حادثه رساند او متوجه شد که یک تروریست به حرم شاه چراغ وارد شده است
بعد از تیراندازی به یک خانم او بلافاصله خود را به تروریست رساند و در ادامه فرزاد بادپا می‌گوید؛
به سرعت از پشت سر به او نزدیک شدم و اسلحه او را گرفتم و بر روی زمین انداختم
بلافاصله ماموران نیروی انتظامی به کمک من آمدند و این فرد را بازداشت کردند و اگر این اتفاق باز هم تکرار شود فوراً دوباره به کمک خواهم شتافت و وارد عمل می‌شوم
مراسم تجلیل از فرزاد بادپا
بعد از حرکت قهرمانانه فرزاد بادپا از او در رسانه‌های مختلف و شبکه‌های اجتماعی تجلیل شد و مراسم مختلفی در شیراز و تهران برگزار گردیده و از او تقدیر شد
گفتگو و مصاحبه فرزاد بادپا قهرمان شاهچراغ
فرد تروریست با سلاح کلاشی که در دست داشت به سمت مردم حمله می‌کرد، پشت سرش دویدم به او حمله کردم و او را روی زمین انداختم تا زمانی که نیروهای عملیاتی رسیدند.
وقتی به فرد تروریست رسیدم با زانو ضربه‌ای به او زدم و به زمین افتاد. پس از آن دست‌هایش را به پشت آوردم، کلامی حرف نزد.
او را در نزدیکی سقاخانه به زمین زدم، در آن قسمت عصر‌ها فرش پهن می‌کنیم تا زائران استراحت کنند.
حدود 50 تا 60 زائر آنجا بودند، فرد تروریست قصد حمله به آن‌ها را داشت من را که دید اسلحه را سمت من گرفت،
خواست خدا و حضرت بود که به سمت من تیری شلیک نکرد
البته من سریع‌تر به او رسیدم و او را روی زمین خوابانده و اسلحه‌اش را به سمت دیگری پرت کردم
و بعد دوستان حوزه امنیتی وارد شدند و فرد مهاجم را در اختیار گرفتند.
